loading...
ارزانسرای ایرانی مرکز فروش عمده انواع لباس ایرانی زنانه و دخترانه
ارزانسرای ایرانی بازدید : 279 شنبه 25 شهریور 1396 نظرات (0)

 متن مداحی محرم (4)


مداحی محرم, اشعار محرم, نوحه محرم

 متن مداحی محرم (4)

مداحی محرم, اشعار محرم, نوحه محرم

 

 

واحد – امام حسین علیه السلام

 

امام ُ الهُدی ای چراغ هدایت/نجات ِ همه در طریق ولایت

همه هستی ام یبن زهرا فدایت/بهشتم بُوَد صحن کرببلایت

حسین یا حسین یا حسین یبن زهرا...

گره خورده بر عشق پاکت دلم شد/غم تو سرشته به آب و گلم شد

اگر من شدم سینه زن شک ندارم/دعای تو و مادرت شاملم شد

حسین یا حسین یا حسین یبن زهرا...

نوای ملائک بیان غم تو/به گلبرگ دل رَشحه ی شبنم تو

الا ای که هستی تو عشق حقیقی/سُرور ِ دلم گریه ی ماتمت شد

حسین یا حسین یا حسین یبن زهرا...

غریبی شبیه تو چشمی ندیده/لبت تشنه بود و سَرَت شد بریده

ز قتلگهت تا دم صبح محشر/رسد ناله ی مادری قد خمیده

حسین یا حسین یا حسین یبن زهرا...

عزیز دلم از چه تابت ندادند/چرا پس ازآن دُرّ نابت ندادند

چرا عده ای بی بصیرت به گودال/لب ِ تشنه کشتند و آبت ندادند

حسین یا حسین یا حسین یبن زهرا...

به قلب فلک از غمت تیر غم خورد/بسی صحنه های جنایت رقم خورد

به پیش دو چشم پر از خون زینب/لبانت چونان چوب خشکی به هم خورد

حسین یا حسین یا حسین یبن زهرا...

 

                                                    ********************************


واحد - روضه ی روز عاشورا - شهادت امام حسین(ع)

مرغ روح سینه زن پَر              زده در هوای کربلا همیشه

می سوزیم به لطف زهرا     پای روضه های کربلا همیشه

آه ، اصغر و اشک بابا     پیکری اربااربا 

آهن و فرق سقا

آه ، زینت دوش طاها    غرق خون بین صحرا

می زند ناله زهرا

مظلوم حسین جان

******

با خنجر میون گودال           گل لاله رو ز شاخه می بُریدَن
 

زینب از بالای تَل دید      که تن حسینش و به خون کشیدن

آه ، پاره پیکر حسینم       جانِ خواهر حسینم

شاه بی سر حسینم

آه ، بارِ دین را تو بردی     تشنه لب جان سپردی

از عدو نیزه خوردی

مظلوم حسین جان

******

می گیره جونم و آخر      صدای ناله ی بچه ها ، برادر

کوفیان آماده هستند        برای غارت خیمه ها ، برادر

آه غربتِ بی کرانه       ستمِ ظالمانه

کعب نی ، تازیانه

آه ، من و امشب صبوری      گریه بر دردِ دوری

تو به کنج تنوری

مظلوم حسین جان

 

(فقط شب یا روز عاشورا خوانده شود)


حضرت مسلم بن عقیل (ع)

واحد – زمزمه (ده شب)

(کوفه میا حسین جان)

((کوفه میا حسین جان کوفه وفا ندارد

کوفی بی مروت شرم و حیا ندارد))

گردد به شهر کوفه مسلم فدایت آقا

در کوچه های غربت گِریَم برایت آقا

بنگر شدم خزانی ای روی تو بهشتم

ای کاش از برایت نامه نمی نوشتم

گردیده یبن زهرا در بین خیل أَعدا

از بهر کشتن تو تیغ عدو مهیا

به روی بامِ قصرِ ابن زیاد ملعون

می بینمت که گشتی غرقه به لُجّه ی خون

******************************************

ورود کاروان به کربلا

واحد – زمزمه (ده شب)

(کوفه میا حسین جان)

قلب علی و زهرا بر غصه مبتلا شد

چون حاجی محمد وارد به کربلا شد

او آمده که گردد در راه حق فدایی

زنده کند ز خونش  طریقت خدایی

همراه خود در این راه او یاس و لاله دارد

سربازِ شیرخوار و طفل سه ساله دارد

خون حسین بریزد اینجا به روی صحرا

آری رَوَد به نیزه رأسِ عزیز زهرا

اینجا تن وَلیّ حق بی کفن بماند

زهرا در این مصیبت با گریه روضه خواند

************************************

حضرت رقیه (س)

واحد – زمزمه (ده شب)

(کوفه میا حسین جان)

عمه بیا که بابا مهمانِ من شد امشب

به روی رَحلِ دامان قرآنِ من شد امشب

با گوشِ جان شنیدم آوایِ آهِ زهرا

ویرانه شد چراغان از نور ماهِ زهرا

ای جلوه ی جمال محمدی پدرجان

با سر به دیدنِ من خوش آمدی پدرجان

من که به شهرِ اشک و درد و بلا مقیمم

کیی؟ کرده ای پدرجان در کودکی یتیمم

از داغ تو پدر جان آخر شوم شهیده

رَگهای گردنت را بگو چه کَس بریده

**************************************

طفلان حضرت زینب (س)

واحد – زمزمه (ده شب)

(کوفه میا حسین جان)

به عزت و شرافت ما نور هر دو عینیم

آلاله های زینب جان بر کفِ حسینیم

رزمنده های راهِ عشقِ ولایت هستیم

از موقع ولادت مَستِ شهادت هستیم

جان می کنیم نثارِ نعم الامیرِ عطشان

جان قابلی ندارد در راه حفظ قرآن

ای یوسف پیمبر هستیِ ما فدایت

 واللهِ پیکر ما خاک است زیرِ پایت

این است حاجت ما با قلب پُر شراره

مست از می تو گردیم با جسم پاره پاره

*****************************

حضرت عبدالله ابن الحسن (ع)

واحد – زمزمه (ده شب)

(کوفه میا حسین جان)

عبدالهم عموجان روحم هوایی تو

با کام خشک و عطشان هستم فداییِ تو

تا که ز جان شنیدم آوای سوز و آهت

من پر زدم ز خیمه بر بام قتلگاهت

دستم ز دست عمه چون که عمو جدا شد

دیگر دلم ز قید این زندگی رها شد

در پیش فتنه های رَذلانِ کوفه و شام

سَر می دهم عموجان تا زنده گردد اسلام

بنگر عمو ز داغت من اشک دیده دارم

در وادی ولایت دستِ بریده دارم

************************************

حضرت قاسم ابن الحسن (ع)

واحد – زمزمه (ده شب)

(کوفه میا حسین جان)

من قاسمم عموجان فرزند مجتبایم

در سنِ نوجوانی جانباز کربلایم

گفته برادر تو گَردم تو را فدایی

ای مظهرِ خدایی خورشید کربلایی

در جَنگِ اهلِ فتنه ، ای نور حی سبحان

سینه شکسته گردم در زیر سُمِ اَسبان

گرچه ز شور رزمم دشمن شود زمین گیر

بر پیکرم نشیند تیر و سنان و شمشیر

عشق تو در نهادم ای قبله ی مُرادم

از روی زین فتادم عمو بِرِس به دادم

**********************************

حضرت علی اصغر(ع)

واحد – زمزمه (ده شب)

(کوفه میا حسین جان)

ای طفل شیرخواره لای لای علی اصغر

حلق تو پاره پاره لای لای علی اصغر

بر حالَت ای ستاره گِریَد دو چشم مهتاب

تیر سه شعبه آمد آخر شدی تو سیراب

ای گل فدای عطرِ قُدسی و جاودانت

پرپر زدی به روی دستانِ باغبانت

آتش زدی ز داغت بر این دلم عزیزم

لبخندِ آخر تو شد قاتلم عزیزم

گریان شدند بر تو اهل حرم به خیمه

آخر تو را بدین حال چه سان بَرم به خیمه؟

********************************

حضرت علی اکبر (ع)

واحد – زمزمه (ده شب)

(کوفه میا حسین جان)

ای یاس پرپر من علی اکبر من

شِبه پیمبر من علی اکبر من

از داغت ای علی جان گریان دو چشمِ لیلا

از لطفِ تیغ و نیزه گشتی تو اربا اربا

تیر غمت علی جان بر قلب من نشسته

آیینه ی دلم  را سنگ بلا شکسته

کوفی به حال و روز یک پاره تن بخندد

من غرق اشک و آهم لشگر به من بخندد

قبل از بهشتِ گودال از من بَقا گرفتند

  با کُشتَنَت علی جان ، جانِ مرا گرفتند

************************************

حضرت عباس (ع)

واحد – زمزمه (ده شب)

(کوفه میا حسین جان)

جان تو ای علمدار در راه دین فدا شد

غرقه به خون شدی و دست از تنت جدا شد

با چشم تیر خورده دادی ز جان سلامم

ای خفته در یَمِ خون سقای تشنه کامم

زینب میان خیمه آه از غمت کشیده

چشمت ز تیر دشمن چون مشک تو دریده

جا دارد أَر گریبان گردد زماتمت چاک

افتاده ای ز مرکب بی دست بر روی خاک

با پهلوی شکسته با قد و قامت خم

 زهرا به دیدن تو آمد ز عرش اعظم

*****************************

شب عاشورا

واحد – زمزمه (ده شب)

(کوفه میا حسین جان)

تا به سحر بگریند زهرا و آل حیدر

آمد شب وداعِ یک خواهر و برادر

هستند این دو محزون بر یکدگر چو مجنون

فردا شود یکی شان غرقه به لُجّه ی خون

امشب وجود خواهر پر شور و سوز و آوا

فردا سر برادر بر نیزه های أعدا

امشب حزینه خواهر غرق شکوه و اِجلال

  فردا تنِ برادر بی سر به خاک گودال

امشب گل رباب است در بین گاهواره

فردا خورد سه شعبه بر حلق شیرخواره

*****************************

روز عاشورا

واحد – زمزمه (ده شب)

(کوفه میا حسین جان)

روز دهم ز ماه اشک و عزا رسیده

امروز عزیز زهرا گردد سرش بریده

امروز از آسمان ها بانگ عزا بیاید

آوای جانگداز واغربتا بیاید

احمد ز آسمانها گیرد سراغ فرزند

زهرا زند به گودال بر سر ز داغ فرزند

ای بی حیا ، حیا کن از ذات حی داور

بس کن دگر حرامی خَنجر مزن به حَنجر

 گر می بُری سَرش را از جور و ظلم و کینه

با چکمه ات تو دیگر ضربه نزن به سینه

*************************************

روز عاشورا – وداع

واحد – زمزمه (ده شب)

(کوفه میا حسین جان)

روی به سوی میدان آهسته تر حسین جان

زینب بُوَد پریشان آهسته تر حسین جان

ای در میانِ گودال خَدّالتَریبِ زینب

شَیبُ الخضیبِ زینب یار غریبِ زینب

بعد از تو پیکر ما گردد کبود و نیلی

دشمن ز ما کِشَد ناز با ضربه های سیلی

صبری کن ای برادر ای جان فدای رویت

تا که زنم در این دَم گلبوسه بر گلویت

برو عزیز زهرا ای قبله گاهِ آمال

قرار بعدیِ ما فردا میان گودال

*********************************

قتلگاه امام حسین (ع)

واحد – زمزمه (ده شب)

(کوفه میا حسین جان)

ای زاده ی پیمبر آیا تویی حسینم

ای پاره پاره پیکر آیا تویی حسینم

گشتم کنار جسمت در قتلگه زمین گیر

شد پیکرت کفن پوش از سنگ و تیر و شمشیر

شنیده ام به گودال بس پرده ها دریدند

سر تو را حسین جان ز پشت سر بُریدند

 جسم تو زیر نورِ خورشیدِ داغ و سوزان

جسم من و سه ساله نیلی ز جورِ عدوان

بر خیز و کن نظاره ای دلبر یگانه

از تو جدا نمودند ما را به تازیانه

***********************************

شام غریبان

واحد – زمزمه (ده شب)

(کوفه میا حسین جان)

از خیمه ها حسین جان آتش زند زبانه

از ما عدو کِشَد ناز با ضرب تازیانه

آهم رَوَد برادر از داغ تو به افلاک

رأست به راهِ کوفه جسم تو بر روی خاک

طفلان بی پناهت حیران به دشت و صحرا

در خیمه های سوزان ذکر همه یا زهرا

در بین آتش و دود بر سر زنان سکینه

زنده شده دوباره یادِ غمِ مدینه

یادِ دَمی که شعله از در زبانه می زد

دشمن گلِ علی را با تازیانه می زد

**********************************
 

کاروان اسرا کوفه

واحد – زمزمه (ده شب)

(کوفه میا حسین جان)

خورشید بی مثالم برادرم حسین جان

غرقه به خون هلالم برادرم حسین جان

گرچه زِ ماتم تو ای دلبرم خمیدم

با ذوالفقار خطبه از فتنه سر بریدم

گرچه به من رسیده کوه بلا حسین جان

کوفه شد از کلامم کرببلا حسین جان

داغ و بلا و غربت زد از دلم شکوفه

بر اشک اهل بیتت خندیده اهل کوفه

با من اگر نگویی حرفی دگر برادر

از نِی بگو کلامی با این سه ساله دختر

**********************************

تنور خولی (لعنت الله علیه)

واحد – زمزمه (ده شب)

(کوفه میا حسین جان)

نور دو دیده ی من منزل مبارکت باد

ای سر بریده ی من منزل مبارکت باد

ارض و سما بِگریَد سر می دهم چو آوا

قعر تنور خولی گردیده بر تو مأوا

چون در میان گودال خنجر ز کینه خوردی

آه ای غریب مادر لب تشنه جان سپردی

نفرین به دشمنانت ای نور چشم زهرا

رأس تو در تنور و جسمت به خاک صحرا

حسین خدانگهدار غم شد به سینه غالب

قرار بعدیِ ما در بَزمِ دِیرِ راهب

واحد (ده شب)- (باز در شور و نوای مسلمم)

باز در شور و نوای مسلمم

خونجگر بهر عزای مسلمم

مسلم آن اهل غم و آه حسین

اولین قربانی راه حسین

مسلم آن نور دل آل عقیل

مدح او نور لبان جبرئیل

بین وادی بلا آواره بود

نیمه شب در کوچه ها آواره بود

از بصر جز خون دل جاری نکرد

غیر طوعه کس ورا یاری نکرد

شرمگین بود از امامش بالیقین

با زبانحال می گفت اینچنین

نیست اینجا رنگ و بویی از وفا

ای عزیز فاطمه کوفه میا

شور ماتم در دلم افتاده است

سنگ ها در دست ها آماده است

می خورم غصه در این شهر جفا

بهر معجرهای آل مصطفی

بر سرت ای یوسف خیر الانام

می خورد سنگ ستم از روی بام

*********************************

ورود کاروان به کربلا

واحد (ده شب)- (باز در شور و نوای مسلمم)

بر غریبی مبتلا شد کاروان

وارد کرببلا شد کاروان

پر ستاره آسمان قافله

آسمان هم روضه خوان قافله

آه ای آلاله های نازنین

((فادخُلوها بِسلام آمنین))

السلام ای دلربای عالمین

زینت دوش پیمبر یا حسین

قاسم و عبداله و جعفر سلام

ای ابالفضل ای علی اکبر سلام

السلام ای دختران بوتراب

السلام ای طفل زیبای رباب

گرچه با حال پریشان آمدید

خوش به مهمانی جانان آمدید

می رسد روزی که گل پرپر شود

بین مقتل شاه دین بی سر شود

می شود روزی براتان آشکار

غرق در خون جسم هفتاد و دو یار

اشک ریز و دلشکسته می روید

سوی کوفه دست بسته می روید

************************************

حضرت رقیه (س)

واحد (ده شب)- (باز در شور و نوای مسلمم)

هم نوای اشک و لاله شد دلم

خونجگر بهر سه ساله شد دلم

کودکی اما به معنا پیر عشق

گریه هایش در عمل تفسیر عشق

در خرابه شد سفیر کربلا

نطق گویای امیر کربلا

در دلش سوز و نوای عمه بود

گریه اش چون خطبه های عمه بود

چون دل شب یاد کرد از دلبرش

دلبرش ، غم پرورش ، تاج سرش

آنقَدَر زد ناله با حال بکا

که خرابه شد خودش کرببلا

داد شیطان از کف خود تاب نحس

کلب بوسفیان پرید از خواب نحس

نانجیبان حرامی آمدند

عده ای رومی و شامی آمدند

دید دختر بزم ، بزم دلبر است

یک سری در بین طشتی از زر است

تا که سر را دید از جان سیر شد

در همان لحظه چو عمه پیر شد

*************************************

طفلان حضرت زینب (س)

واحد (ده شب)- (باز در شور و نوای مسلمم)

عطر غربت برد روحم را به عرش

شد سیه پوش دو لاله عرش و فرش

جان عالم زین مصائب بر لب است

خون جگر بر یوسفان زینب است

دو یَل ِ جنگی ناب و بی مثال

شیر دل ، اما بسی کم سن و سال

پیرو خط ولایت هر دوشان

تشنه فیض شهادت هر دوشان

هر دو سرباز رشید مکتبند

وارث صبر و وقار زینبند

اِذن بگرفتند از مولایشان

با طنین ذکر یا زهرایشان

عازم میدان شدند از راه عشق

عاشقانه گرم سوز و آه عشق

بر غم دلبر دل و جان باختند

سر ز پا در راه دین نشناختند

پس نمودند آن دو شیر بی نظیر

جان نثار حضرت نعم الامیر

گشت زینب مفتخر نزد ولی

ماند شاه و خجلت از دخت علی

***************************

حضرت عبدالله ابن الحسن (ع)

واحد (ده شب)-(باز در شور و نوای مسلمم)

حرف رزم یک یتیم عاشق است

بزم، بزم یک یتیم عاشق است

ما که خاک درگه ثارالّهیم

میهمان سفره عبدالّهیم

ظهر گرم تشنگی هم گشت رد

سبط پیغمبر غریب و بی مدد

قاتل نامرد در کف تیغ ننگ

می زند بر شیشه اسلام سنگ

دست عبدالله دست عمه بود

زیر لب مرثیه غم می سرود

بارالها ای به درد من طبیب

هست در مقتل عموی من غریب

دست خود را کرد از عمه جدا

رفت و در گودال دید آن بی حیا

کرده قصد کشتن مولای او

هستی او ، دین او ، دنیای او

چون به دلبر کرد احساس خطر

دست خود را کرد مردانه سپر

گفت یا اُماهُ یاد یاس کرد

اقتدا بر حضرت عباس کرد

*****************************

حضرت قاسم ابن الحسن(ع)

واحد (ده شب)

(باز در شور و نوای مسلمم)

من کیم دلداده آل عبا

خاک پای قاسم بن المجتبی

آن بسیجی ، نوجوان راه عشق

چون ابوفاضل به سوز و آه عشق

روضه قاسم ، نوحه نجمه ، دم حسین

هم حسن گوئیم امشب هم حسین

بهر میدان رفتن از راهی شگفت

هر طریقی بود اِذنش را گرفت

بس حماسه آفرید آن نوجوان

که بُوَد قاصر زبان از این بیان

تیغ در کف ، بهر قرآن سینه چاک

ازرق شامی و ابنایش به خاک

ناگهان افتاد از پشت فرس

گفت عمو جانم به فریادم برس

شاه دین آمد به بالینش به درد

پاک کرد از صورت او خاک و گرد

دید دارد می کشد پا بر زمین

گفت ای جانِ عمو ، ای مهجبین

رفته ای در ابر خون ای آفتاب

من هم آیم از پی تو ، خوش بخواب

*****************************

حضرت علی اصغر(ع)

واحد (ده شب)- (باز در شور و نوای مسلمم)

چون حسین آن کودک عطشان گرفت

در مثل رَحلی شد و قرآن گرفت

دیده شد در چشم کل عالمین

ماه پاره بر سر دست حسین

کودکی در حُسن،زیباتر ز ماه

بین خیمه مادرش در سوز و آه

زنده بود اما دگر جانی نداشت

داغی آخر بر دل عالَم گذاشت

 حجت الّه گفت بر فوج سپاه

کِی نموده ، طِفل بی جانم گناه؟

ای ستم هاتان شده از حد فزون

خود بگیرید و دهید آبش کنون

ابن سعد بی حیایِ بَد دِلِه

ناگهان فریاد زد بر حرمله

بی حیا ، کن تیر از چِلّه روان

تا بگیرد جان این دو بی امان

اهل خیمه همنشین اشک و آه

حجتُ الّه گرمِ صحبت با سپاه

ناگهان تیری از آن جانب رسید

گوش تا گوش رضیعش را برید

**************************

حضرت علی اکبر(ع)

واحد (ده شب)- (باز در شور و نوای مسلمم)

باز زهرایی و عاشورایی ام

مست ، از عطر گل لیلایی ام

در تمام عمر عبد دلبرم

سائل کوی علیّ اکبرم

ماه لیلا ، شمس تابان حسین

دُرِ زیبا و درخشان حسین

جلوه ی احمد ز رویش منجلی

بر حسین بن علی اول علی

رفت میدان گفت آن شیر حرم

سبط ثارالّه ، علیّ اکبرم

با نبردش شور حق آکنده شد
 

خاطرات رزم حیدر زنده شد

ناگهان در موج خون گفت این کلام

کی عزیز فاطمه بر تو سلام

شاه دین آمد سر نعش پسر

دید در احوال او ، شق القمر

با بلا آمیخت اسم اکبرش

اربا اربا دید جسم اکبرش

جان ثارُالله در خون خفته بود

او همان جا اشهدش را گفته بود

*******************************

شب حضرت عباس(ع)

واحد (ده شب)- (باز در شور و نوای مسلمم)

دم به دم گوئیم بی حد و عدد

یبن حیدر یا ابوفاضل مدد

السلام ای ساقی جام ولا

ای علمدار شهید کربلا

السلام ای میر و سالار حسین

یارِ غمخوار و وفادار حسین

ای وفایت در دو عالم بی قرین

سر بلند از همتت ام البنین

بوی عطر یاس ، یبن المرتضی

سیدی عباس ، یبن المرتضی

رفته ای میدان که آبی آوری

چونکه تو سقایی و آب آوری

لیک در هنگام برگشت از جفا

هر دو دستت گشت از پیکر جدا

بسکه اینان بی حیایند و بَدَند

از جفا تیری به چشمانت زدند

ناله داری گوئیا بر روی خاک

تا قیامت یا اخا ادرک اخاک

آبِ مشکت ریخت چون روی زمین

شد خجل از فاطمه ام البنین

****************************

شب عاشورا

واحد (ده شب)- (باز در شور و نوای مسلمم)

شام تاسوعا بُد و ایام  عشق

نقش بر لوح شهادت نام عشق

می رسید از هر طرف در خیمه ها

بوی عطرِ ذکر و قرآن و دعا

چون که زینب بست قامت ، بر همه

زنده شد یاد نماز فاطمه

وَه چه شوری و چه حالی در حرم

می گرفتندی به یا الله ، دَم

گرچه هر کس در دعا بود و نماز

داشت با محبوب خود راز و نیاز

بود ، احوالاتِ طفلی دیدنی

ناله های غربتش بشنیدنی

بارالها من سه ساله دخترم

دختری بابایی و غم پرورم

تا سحر امشب به لب دارم دعا

که مکن من را ز بابایم جدا

چونکه اینها شد دعای غربتش

شد بر آورده رقیه حاجتش

راه غم با یکدگر کردند طی

او پیاده بود و بابا روی نِی

*************************

روز عاشورا – وداع

واحد (ده شب)- (باز در شور و نوای مسلمم)

بر دلم شور خدایی می رسد

بوی جانسوز جدایی می رسد

ای فدای دین و مکتب الوداع

ای تمام هستِ زینب الوداع

طایرا گر چه رَوی از این چمن

لیک دارم با تو یک جمله سخن

می رَوی گر از برم بی واهمه

قدری آهسته عزیز فاطمه

صبر کن قرآن بگیرم بر سرت

جای مادر ، من ببوسم حنجرت

آه چشم عاشقان خونبار شد

روضه ام از حال زارِ یار شد

من که دل از غیر دلبر بَر کَنَم

خواهم از سوز درون حرفی زنم

کاش آن خواهر نمی زد بوسه ای

کاش بر حنجر نمی زد بوسه ای

هر چه زد خنجر به حنجر از جفا

سر نگردید از تن سرور جدا

شمر چون آن صحنه در گودال دید

لاجرم از پشت سر ، سر را برید

*****************************

شام غریبان

واحد (ده شب)- (باز در شور و نوای مسلمم)

شام ماتم های زینب شد شروع

تازه عاشورای زینب شد شروع

خیمه ها در آتش و طفلان حزین

خفته بین خون یل ام البنین

مادران بی پسر در اضطراب

خونِ دل جاری ز چشمان رباب

با دلی محزون و چشمی خون فشان

می دهد گهواره ی خالی تکان

آن طرف تر شرح داغی دیگر است

هر که را بینی ز ماتم مضطر است

همچو کعبه ، دختر زهرا مطاف

کودکان اطراف زینب در طواف

کِی عزیز حیدر و زهرا ببین

گوش های خونی ما را ببین

عمه جان ای وای ما ، ای وای ما

دشمنان بردند معجرهای ما

ظلم ها شد بی کرانه عمه جان

ما کجا و تازیانه عمه جان

جسم ثارالله بی سر غرق خون

کاش می شد جان ما از تن برون

یا قتیل العبرات                                حسین سفینة النجاة

ای شهید سر جدا                              حسین ، شاه کربلا 

ما سینه میزنیم به یاد مصیبتت              ای جان فدای بی کسی و سوز غربتت

ما سینه میزنیم به پای عزای تو                         باشد قرارمان حرم با صفای تو

ما سینه میزنیم به شوقی که مادرت                ما را گدا کند همه ی عمر بر درت

    یا قتیل العبرات                     حسین سفینته النجاة
  ای شهید سر جدا                      حسین شاه کربلا

ما سینه میزنیم به شوق زیارتت                     شرمنده‌ایم از کرم بی نهایتت 

ما سینه زن شدیم به یاد غم شما              ما گریه میکنیم به غم اعظم شما

یاد دمی که از سوی وادیِ ِ علقمه                         آمد صدای ناله ی جانسوز فاطمه

یاد دمی که پیکر اکبر به خون نشست             یاد دمی که قلب تو از داغ او شکست

یاد به خون کشیدن آلاله ی حسن                     یاد شرار و سوز دل و ناله ی حسن

یاد غمی که شعله به قلب شما زده               بر روی دست تو پسرت دست و پا زده

یاد سرشک غم ،به بهشت جمال تو                  یاد غریبیِ تو و اهل و عیال تو

یاد دمی که پیش دو چشمان خواهرت     خورشید روی نیزه‌ ی اعدا شده سرت

 

***********************************

*آی زائرای عاشق  ، آی عاشقای بی تاب

بیاید بریم زیارت ، کرببلای ارباب

حسین اباعبدالله...

                                                       *دست خدای منّان ، رو قلب ما نوشته

قسم به نام عباس ، کرببلا بهشته

                                                  *تو دستم و گرفتی ، من اینو خوب می دونم

تا عمر دارم به عشقِ ، کرببلات می خونم

                                                           *درد غریبیِ تو ، عقده ای در گلویم

گریه ی بر غم تو ، عزت و آبرویم

                                                         *آتیش زده به جونم  ، سوز مصیبت تو

گریه کنم برای ، روضه ی غربت تو

                                                       *به یاد لحظه ای که ، تا خواستی از عدو آب

به روی دستای تو ، علی اصغر شد سیراب

                                                           *به یاد لحظه ای که ، میونِ جمع اعدا

ز ضرب تیر و شمشیر ، اکبر شد اِرباً اِرباً

                                                      *به یاد لحظه ای که ، علقمه شد پر از یاس

به پیش چشم زهرا(س)  جدا شد دست عباس

                                                      *به یاد لحظه ای که  ، شد پیکر تو بی سر

یه خانمی تو گودال  می گفت غریب مادر

آوای کل عالمین             با اشک جاری از دو عین

جانم حسین جان حسین...

هم برلب سید علی       هم بر لب پیر خمین

جانم جانم حسین...

ای کشته راه خدا       یا خامس آل عبا

دلدادگان عشق تو ایم      ما نوکران عشق تو ایم

سینه زنان عشق تو ایم

جانم به قربانت یا حسین(ع)

*ای نور چشم بوتراب         این نهضت و این انقلاب

با نام تو گشته به پا

ای روشنای بی کران        بیداریِ اسلامیان

با تو بماند پا به جا

ای سید و مولا حسین          ما را دعا کن یا حسین

تا در رهت با غیرت شویم

بنیان کنانِ ذلت شویم

چون با کری و همت شویم

جانم به قربانت یا حسین...

*ای سید و مولای ما       ای گرمی آوایِ ما

فرماندهی از آنِ توست

ما جمله غرق ناز تو        سرباز تو سرباز تو

فرماندهی از آنِ توست

کی می شود یاور شویم        در راه تو بی سر شویم

رزمندگان حزب الّهیم           ما پیروان روح الّهیم

سینه زنان ثار الّهیم         جانم به قربانت یا حسین...

 

*ای دلربای ما همه        نور دو چشمه فاطمه(س)

ای جان و جانانم     مولا حسین جانم.....

*ای کشته ی راه خدا     شیب الخَضیب کربلا

ای رکن ایمانم     مولا حسین جانم...

دارم به لب فریاد      سینه زنم با یاد تو

از غم پریشانم     مولا حسین جانم...

*ای بین مقتل بی کفن      باشد گواه درد من

این چشم گریانم     مولا حسین جانم...

داغت بُوَد از حد فزون      لب تشنه و غرقه به خون

آقای عطشانم      مولا حسین جانم....

 

ماه غم آقا- باز پرچم آقا- مشکی به تن عاشقا باز محرم شد
در دل نوای غم- باز خیمه ی ماتم – آواره ی عشق تو هر دو عالم شد


شمیم عشقت به دل نشسته دوباره بازم – وای
با دم زیبات آقا تو قلبم حرم می سازم – وای
غریب مادر(3) وای

 

با نام تو آقا – بر سینه می کوبم – بازم به تن – رخت غم ای حسین جانم
بازم غزل خونم – مجنون و دیونم – بازم دم محتشم ای حسین جانم


کتیبه های ماتمت آقا- رمز جنونه – وای
دوباره ذکرت- روی لب ما – کرده جوونه – وای
غریب مادر(3) وای

 

زد خیمه ثاراله – با حسرت و با آه – با چشم خون روضه خون زینب کبری
دریای غم جاری- کار همه زاری – درقاب چشم حسین غربت زهرا


بوی جدایی- می وزد ازاین دیار ماتم-وای
می ترسم آخر – بشه نصیب – خواهر تو غم - وای
غریب مادر(3) وای

 

مداحی محرم, اشعار محرم

 

 حالا براي خنده كه دير است گريه كن
بابا نخواب...موقع شير است...گريه كن...


در مانده ام ميان دوراهي...كجا روم؟
چشمم كه رفته است سياهي...كجا روم؟


جانِ رباب، من به همه رو زدم نشد
دنبال آب، من به همه رو زدم نشد...


عمه تو را ز دور نشان ميدهد نخواب
هي شانه ي رباب تكان ميدهد نخواب


شد وقت بازي ات كمرت را گرفته ام
با احتياط زير سرت را گرفته ام


قنداقه ات كه بست لبت باز شد علي؟
خنديد مادرت... چقدر ناز شد علي


افسوس مادرت شب شادي ات نديد
چشم رباب حجله ي دامادي ات نديد...


در خيمه گرم كرده خودش مجلست علي
جاي نفس بلند شده "خس خست " علي


تا پشتِ خيمه كار ِ پدر سر به زيري است
تازه زمان ديدن دندان شيري است


همبازي تو ساقه ي تير است گريه كن
بابا نخواب موقع شير است گريه كن

 

مداحی محرم, اشعار محرم

 

اینجا که ذوالجناح زمین گیر می شود
در خون غروب واقعه تصویر می شود


یا رب پناه می برم از کرب و البلا
خواب علی هر آینه تعبیر می شود


روزی برای گفتن منزل مبارکی
این دشت پر ز نیزه و شمشیر می شود


اینجا گلوی تشنه تیر سه شعبه هم
از جام چشم ساقی من سیراب می شود


اینجا که حکم قحطی یک قطره شبنم است
همبازی گلوی گلم تیر می شود


‏باران سنگ منتظر ابر کینه است
اینجا حسین فاطمه تکفیر می شود


اینجا سر حقیقت الله و  اکبری
بر روی نی به گفتن تکبیر می شود


‏در این دیار غمزده کمتر ز نصف روز
از فرط غصه خواهر تو پیر می شود


جز زیر سم اسب شکستن در این زمین
از نفس مطمئنه چه تفسیر می شود


هرکس که زهره اش ز علمدار رفته است
اینجا سر سه ساله من شیر می شود


زینب كه شرم می کند از رویش آفتاب
اینجا اسیر حلقله زنجیر می شود

 

ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 1729
  • کل نظرات : 2
  • افراد آنلاین : 6
  • تعداد اعضا : 13
  • آی پی امروز : 17
  • آی پی دیروز : 120
  • بازدید امروز : 110
  • باردید دیروز : 551
  • گوگل امروز : 1
  • گوگل دیروز : 12
  • بازدید هفته : 110
  • بازدید ماه : 9,605
  • بازدید سال : 88,943
  • بازدید کلی : 850,248